نوشته شده توسط : جعفر

 

کمتر برندی در زمینه تولید عینک های آفتابی یافت می شود که به جایگاه محصولات «ری بن» در فرهنگ امریکا و تاریخ جهان رسیده باشد. از رؤسای جمهور تا ستاره های دنیای موسیقی، فیلم، طراحان مد و. . . همگی از محصولات این برند استفاده کرده و به نوعی از زمان عرضه آن ، نسلی وجود ندارد که یکی از مدل های مشهور ری بن را خریداری نکرده باشد.

 

ری بن در سال 1937 توسط «بوش و لومب»(Bausch & Lomb) و پس از سفارش تولید عینک های آفتابی از سوی نیروی هوایی امریکا تاسیس شد. شرکت بوش و لومب توسط دو مهاجر آلمانی به نام های «جاکوب بوش» و «هنری لومب» در سال 1853 تاسیس شده بود. در حقیقت، نیروی هوایی امریکا برای حفاظت از چشم خلبانان خود در برابر اشعه های مخرب خورشید و در عین حال حفظ پرستیژ آنها، تولید عینک های آفتابی را به این شرکت سفارش داد.

در هفتم می 1937 بوش و لومب حق انحصاری مدل مشهور خود به نام «ری بن خلبان» را ثبت کردند. لنزهای سبز رنگ این عینک مانع نفوذ اشعه های فرابنفش و فروسرخ به داخل چشم می شد. فریم فلزی و طلا اندود آن نیز فوق العاده سبک بود. این مدل خیلی زود مورد توجه خلبانان نیروی هوایی امریکا قرار گرفت و از آن زمان لقب «عینک های خلبانی» اصطلاحی که امروزه تمام عینک های آفتابی با طراحی مشابه با نمونه اصل ری بن را شامل می شود، متولد شد.

article_image_one_630.jpg

ری بن خلبانی در جنگ جهانی دوم و زمانی که ژنرال داگلاس مک آرتور در ساحل فیلیپین مقابل دوربین عکاسان قرار گرفت از محبوبیت بیشتری برخوردار شد. بر همین اساس، عینک آفتابی ری بن به بخشی از مد امریکایی و فرهنگ عامه مبدل شد. در سال 1952، ری بن سنت شکنی کرده و با کنار گذاشتن فریم های فلزی، محصولی جدید را با فریم پلاستیک سخت به نام «ری بن وی فرر» روانه بازار کرد.

این مدل نیز به سرعت محبوب شد و با گذر از مرزهای اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی، شاهد تولید انبوه خود بود. وی فرر در ابتدا برای استفاده مردان طراحی شده بود اما بانوان نیز پس از اندک مدتی جذب طراحی و فریم براق آن شدند. در بازه زمانی 1982 تا 1987، عینک های ری بن در بیش از 60 فیلم سینمایی و نمایش های تلویزیونی مورد استفاده قرار گرفت. استفاده تام کروز از فریم کلاسیک وی فرر در فیلم «کسب و کار پر مخاطره» به سال 1983، اثر این سرمایه گذاری را نمایان کرد و ری بن به سود چشمگیری دست یافت. ری بن بار دیگر در کانون توجه قرار گرفت و فروش وی فرر به حدی رسید که این شرکت به سختی انبارهای خود را پر نگه می داشت.

در سال 1983، عینک های آفتابی ری بن فروش خیره کننده 360 هزار عددی را ثبت کردند. پس از آن، محصولات ری بن در برخی سریال های مطرح دهه 80 میلادی نیز حضور یافته و میزان فروش شرکت به 1/5 میلیون عدد رسید. این در شرایطی بود که تسلط ری بن تنها به هالیوود خلاصه نمی شد و همانند گذشته، ستارگان دنیای هنر، موسیقی و... از محصولات این شرکت استفاده می کردند. در دهه 90 میلادی، با تغییر جریان بازار و افزایش محبوبیت محصولات شرکت های دیگر مانند «اوکلی»، ری بن با کاهش فروش مواجه شد. این شرکت با به روز کردن فریم های خود سعی در کسب جایگاه گذشته داشت اما به توفیق چندانی دست نیافت. در سال 1999، برند ری بن به گروه ایتالیایی «لوکسوتیکا» فروخته شد که برندهای دیگری مانند اوکلی و آرنت را نیز در اختیار داشت.

در سال 2007، ری بن بار دیگر با فریم اصل وی فرر و گستره وسیع تری از رنگ ها و طرح ها روانه بازار شد. همچنین خط تولید وی فرر چند رنگ که شامل فریم هایی با رنگ های ترکیبی مانند طلایی و مشکی، سفید و مشکی یا قرمز و سفید بود، راه اندازی شد. این راهبرد موثر واقع شد و پس از گذشت نزدیک به 10 سال حتی فریم اصل ری بن خلبانی که دیر زمانی مورد استفاده نیروهای پلیس و خلبانان قرار می گرفت، بار دیگر در میان افراد مشهور جایگاه خود را پیدا کرد. موفقیت ری بن موجب شد تا دیگر شرکت های تولید کننده عینک نیز به تولید نمونه های جدید از محصولات کلاسیک خلبانی و وی فرر خود اقدام کنند.

 

  1. طراحی سایت شرکتی
  2. طراحی سایت فروشگاهی
  3. طراحی سایت تهران
  4. طراحی سایت
  5. طراحی وب سایت
  6. طراحی سایت شرکتی
  7. طراحی سایت فروشگاهی
  8. طراحی سایت تهران
  9. طراحی سایت
  10. طراحی وب سایت

 



:: بازدید از این مطلب : 226
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

هيچ کس ترديد ندارد که عرضه ي کالاها و ارائه ي خدمات کيفي از اهميت برخوردار است، ولي برندسازي موثر غالبا مهم ترين کاري است که لازم است کسب و کارها براي رسيدن به رشد و شکوفايي انجام دهند. جري مک لافين معتقد است "برند يا نمانام ادراک ذهني آدم ها از شما، يک محصول، يک خدمت، يک سازمان، يک انگيزه و هدف، يا يک ايده است، برندسازي کوشش هاي انديشمندانه و ماهرانه براي ايجاد ادراک مطلوب و خواستني در ذهن اشخاص ديگر است."

 

با توجه به حجم رقابتي که اين روزها بيش تر صنايع با آن روبرو هستند، شايد چيزي مهم تر از اين نباشد که از رقابت بيرون برويد و با برندسازي راهبردي يک شخصيت بي همتا و يک گزاره ي ارزشي را خلق کنيد.اجازه دهيد ويژگي هاي مشترک برندهاي موفق و کامياب را بررسي کنيم تا بر آن اساس شما نيز بتوانيد برند خودتان را بسازيد.

1) شناخت مخاطب

بهترين برندها يا نمانام ها شناخت کاملي از خصوصيات جمعيتي بازار هدف و علايق و شيوه ها و ابزارهاي ارتباط گري آنان دارند. به استثناي ابرشرکت هاي زنجيره اي مثل وال مارت، اکثر کسب و کارها به دنبال مخاطبان هدف مخصوصي هستند. شناخت بازار هدف از آن رو اهميت دارد که ضمن حفظ هويت کلي يک برند زمينه را براي رساندن صدا به مشتريان و دسترسي به کارزار تبليغاتي، فراهم مي کند و در عين حال به خلق يک پيوند انساني و ارگانيک بين شرکت و مخاطبانش کمک مي کند. پر واضح است که نمي توان همه ي سلايق را پاسخ داد. به همين دليل تلاش براي جلب رضايت همه (به عبارتي ناديده انگاري مفهوم يک بازار هدف) مي تواند معکوس عمل کند و عملاً باعث شود برند يک شرکت تضعيف شود و شکست بخورد. يافتن رهيافت برندسازي درست در وهله ي نخست مستلزم شناخت بازار هدف است.

article_image_one_612.jpg

2) بي همتايي (يا منحصربه فردي)

يک هويت يا شخصيت برند مستلزم وجود چيزي متمايز و مشخص است. مثلاً :

  • اپل را در سراسر جهان به خاطر محصولات خلاقانه و نيز جاذبه ي زيباشناسي و ميني ماليستي(ابزارک سازي) مي شناسند.
  • پيتزا دومينو مجبور بود که به مشتريانش تضمين بدهد که پيتزاهايشان تا ۳۰ دقيقه خواهد رسيد و در غير اين صورت مجاني هستند.
  • شرکت تامس(TOMS) براي ايجاد جاذبه ي فروش به ازاي خريد هر جفت کفش يک جفت کفش را به رايگان به کودکان نيازمند اهدا مي کند.

خلق يک شخصيت يا هويت در عرصه ي اقتصاد و دنياي کسب و کار به يک ايده ي انقلابي نياز دارد. به عبارتي ديگر مستلزم چيزي مشخص و خاص است که آن را از رقبا متمايز کند. در دنياي واقع، وجود يک شرکت فقط با يک شگرد و قابليت منحصر به فرد امکان پذير است مشروط بر آن که آن شگرد واقعا خوب باشد. به محض اين که شرکت به آن شگرد پي ببرد بهتر است روي آن متمرکز شود و به موقع آن را عرضه و معروف کند. آيا مي دانيد کدام محصول، خدمت يا جاذبه ي فروش بي همتا در توان و استعداد شرکت شما وجود دارد؟ اگر نمي دانيد بهتر است از همين حالا راهبرد برندسازي خود را آغاز کنيد.

3) اشتياق

با اين که در کوتاه مدت مي توان يک برند با اشتياق ساخت، ولي حفظ و ماندگاري آن در بلند مدت امکان پذير نيست. وقتي شما گذشته ي آدم هاي بسيار موفق مثل استيوجابز را بررسي مي کنيد مي بينيد که همه ي آنان يک شور و شوق يا اشتياق وصف ناپذير داشتند که آنان را به حرکت وامي داشت تا سخت کار کنند و مداوما به افتخار و کاميابي دست يابند. آن اشتياق به تعصب، حميت، و لذت ناب مي انجامد، که به انسان هاي ديگر نيز سرايت مي کند. مشتريان اغلب فقط نسبت به يک محصول يا خدمت تعصب و وفاداري نشان مي دهند، که اين علاقه مندي به نوبه ي خود به تبليغات و ارجاعات شفاهي مي انجامد. اشتياق و عشق وافر هم چنين به شرکت ها کمک مي کند که در برابر مشکلات و شدايد مقاومت کنند.

4) يکساني

وقتي مشتريان براي تکرار خريد به يک شرکت يا محصولات و خدمات آن مراجعه مي کنند معمولا انتظار دارند همان سطح کيفيت را که اولين بار تجربه کردند دوباره دريافت کنند. رستوران ها و کيفيت غذاها و خدمت شان بهترين مثال از اين دست است. آدم ها دوست ندارند از شرکتي خريد کنند که نمي توان به يکساني يا ثبات کيفيت آن اتکا کرد. با اين که اکثر صنايع از رقبا و رقابت اشباع شده اند ولي نداشتن ثبات يا يکساني کيفيت مي تواند دليل کافي براي مشتريان باشد تا از جاهاي ديگر خريد کنند. به همين دليل است که اهميت دارد يک استاندارد کيفي معيني براي محصول يا خدمت رعايت شود.

مک دونالد مثال بارزي از يک برند است که يکساني و ثبات رويه ي شگفت انگيز و کم نظيري را به نمايش مي گذارد. اين قدرت برتر صنعت تغذيه ي فوري به مشتريان پر و پا قرصش منويي از غذاها را عرضه مي کند که در سراسر جهان يک دست و يکسان است. تفاوتي ندارد که يک نفر غذايش را در فلوريدا يا چين سفارش بدهد چون اطمينان دارد که بيگ مک در همه جا طعم و مزه ي يکسان دارد.

5) رقابت

رسيدن به سطح برتر جهان کسب و کار به هيچ وجه کار آساني نيست. براي آن که يک برند بتواند نامي را براي خود بسازد لازم است اعضاي تيم در رقابت کامياب شوند و دائما در جنب و جوش باشند که بهتر بشوند. اين اصل اساسي جوهره ي کتاب سيهاکز کوچ پيت کارول، با عنوان "هميشه برنده"، و نيز روش مديریت تيم توسط وي است. هيچ يک از بازيگران اصلي هر صنعتي به اميد مصرف کنندگان شان نمي نشينند. برعکس، آنان دوست دارند بدون خستگي در راستاي برندسازي، و بهينه سازي برندشان آن قدر تلاش کنند تا از انتظارات مصرف کنندگان پيشي بگيرند. نتيجه ي نهايي مي تواند يک برند باشد که به طور مداوم در راس و فراز صنعت جاي دارد.

6) معرفي

بخش بزرگ ديگري که به عنوان يکي از ويژگي هاي برندهاي متمايز و موفق شناخته شده است توانايي دسترسي به مصرف کنندگان از طريق چند کانال اطلاع رساني و ارتباط گري است. بديهي است که شرکت هاي بزرگ از مزيت تبليغات برخوردارند، چون بودجه ي بازاريابي بزرگ تر و روابط پردامنه تري دارند. آن ها مي توانند هزينه ي تبليغات هنگفت تلويزيوني را بپردازند، در مجلات مشهور و پرطرفدار جهاني نقش اصلي را داشته باشند، و رتبه ي بالايي را در نتايج موتورهاي جستجوگر اينترنتي مثل گوگل کسب کنند.

با اين وجود، اينترنت و رسانه هاي اجتماعي فاصله ي بين شرکت هاي بزرگ و کوچک را باريک تر کرده اند. در حال حاضر در مقايسه با گذشته ابزارهاي اطلاع رساني بيش تري وجود دارد که به تمام شرکت ها فرصت ساختن برندشان را مي دهد. هر شرکتي با حضور در شبکه هاي اجتماعي مثل فيسبوک، توئيتر، لينکداين، و گوگل پلاس مي تواند تقريبا به هر مصرف کننده اي دست يابد. فقط بايد بداند چگونه اين کار را انجام دهد.(مهم ترين بخش يا ويژگي همين است.)

7) رهبري

مثل هر جامعه ي پررونق يا تيم هاي ورزشي، عموماً يک رهبر بانفوذ نيز وراي هر برند موفقي است. اين آدم براي شرکت هاي بزرگ ممکن است مدير ارشد اجرايي(عموما مديرعامل) باشد. ولي در شرکت هاي کوچک تر معمولا خودمالک اين نقش را برعهده دارد. براي هماهنگ کردن کوشش هاي اعضاي تيم و حرکت به سوي يک چشم انداز راهبردي از يک برند، يک نفر بايد پيش قدم شود و هدايت کشتي را بر عهده بگيرد. اين رهبر مشکلات غامض را حل و فصل مي کند و براي ايجاد هماهنگي بين افراد به عنوان رابط بين بخش هاي متفاوت عمل مي کند. رهبران هم چنين انگيزه دهندگان و مشوقان ماهري هستند و خوب مي دانند چگونه توانمندي ها و قوت هاي اعضاي مختلف تيم ها را بيشينه کنند.

 

انواع برند و مفاهیم آن‌

 

برندهای گوناگونی برای درون و بیرون یک سازمان موفق وجود دارد که در این مقاله به معرفی هر یک می پردازیم و عملکرد آن ها رو مورد بررسی قرار می دهیم.

 

 

1- برند جهانی Global Brand

برندسازی جهانی، داشتن مشتریانی در سرتاسر جهان و فرصت های جدید است که همگی جذاب و هیجان انگیز هستند. این گونه برندها به صورت گسترده ای پخش شده اند. مدل تجاری آن ها براساس شناخت، دسترسی آسان و پایداری است. مدل عملیاتی این برند بر این فرض است که همواره از سوی رقیبان در حال تهدید است و در صورت لزوم تغییراتی کوچک را براساس انتظارات و نیازهای مصرف کننده در هر منطقه جغرافیایی ایجاد می کند.

 

article_image_one_592.jpg

 

2- برند افراد مشهور Celebrity Brand

افراد مشهور با هدف افزایش فالوئرهای خویش سعی بر آن دارند که کارنامه کاری خویش شامل موفقیت ها، شایعات و رسوایی ها و هم چنین خصوصیات ظاهری خود را در شبکه های اجتماعی در اختیار علاقه مندان و طرفداران خود بگذارند. مدل تجاری آنان حضور دائم در تبلیغات است که منجر به فروش حق پخش، لایسنس، امضا و نقش آفرینی به عنوان شخصیت تجاری برندهای معتبر خواهدشد. برندها معمولا با همکاری چهره های مشهور، فروش محصولات خود را بهبود می بخشند. توصیه های یک چهره مشهور راه بسیار مناسبی برای تشویق مخاطبان به خرید یک محصول به شمار می رود.

3- برند عام Generic Brand

این نوع برند با از دست دادن وجوه تمایز، به 3 شکل ایجاد شده است.

برند نوع اول (مرتبط با بهداشت و درمان): اشاره به برندهایی دارویی و بهداشتی دارد که از قوانین حق اختراع ثبت شده، خارج شده اند و تمام رقبا نیز از همان برند استفاده می کنند. مثل: فولیک اسید.

برند نوع دوم: برند به عنوان نمادی برای تمام محصولات یا خدمات، فعالیت های مشابه به کار برده می شود. به علت ازدیاد حضور برند در زندگی روزانه افراد، این برند به زبان محاوره ای مردم وارد شده است. مثل تاید.

برند نوع سوم: محصولات بدون برندی unbranded یا بدون برچسب تجاری unlabeled هستند که برای نامیدن آنان از ظاهر یا عملکرد آن ها الهام گرفته می شود. مثل: گلاب

4- برند لوکس Luxury Brand

یک نگاه دقیق بر مدیریت محصولات لوکس که واقعا سودآور هستند، روشن کرده است که باید به یک استراتژی با مجموعه ای از قوانین سفت و سخت پایبند باشیم. یعنی هیچ کس یک برند لوکس را در جا وارد بازار نمی کند بلکه همه به صورت مستمر و پیوسته تخصیص منابع را در یک روش خاص مدیریت می کنند. مطابق گفته ای کارشناسان جهانی این حوزه بازاریابی برندهای لوکس مسلما بر 4 پایه استوار شده است که می توان آنها را 4E نام نهاد: تجربه (Experience)، منحصر به فرد بودن (Exclusivity)، تعهد (Engagement) و احساسات (Emotion).

5- برند فرقه Cult Brand

این برند پیرامون هواداران یک فرد، گروه، یا محصول در یک جامعه شکل می گیرد. این برندها جنگ و ستیز علیه سایر برندها را مدنظر دارند. دلیل رقابت این برند با سایرین، ناشی از دلایل گروه مدارانه حاصل از نحوه نگرش آنان است و نه حضور رقیب یا نیاز بازار. اینان تمایل به داشتن «پیروان» به جای «مشتریان» دارند. قوانین را وضع و دیگران را به اجابت آن قانع می کنند. این برند یک فرهنگ مشخص را در بین هواداران خویش به وجود می آورد.

6- برند چالشگر Challenger Brand

این نوع برند یک برند مزاحم برای رقباست. شاید این برند جایگاه دوم و یا جایگاه بیستم را از نظر سهم در بازار در اختیار داشته باشد، اما مهم این است که او یک برند نوآور است.این نوع برندها صرف نظر از بزرگی یا کوچکی سازمان بر بال نوآوری و خلاقیت، بزرگان بازار را در دردسر انداخته و به صورت ناگهانی بر روند بازار موثرند. برند قدرتمند در این حوزه موجب جلب توجه بیشتر سرمایه گذاران و خیرین می شود.

7- برند سرمایه گذار Investor Brand

به برند شرکت های سهامی عام و سرمایه گذاران این بخش گفته می شود. وضعیت این گونه واحدهای تجاری براساس نحوه سرمایه گذاری و عملیات پیرامون سهام انجام می شود. این شرکت ها با ترکیب برنامه های مالی و استراتژیک باارزش های پیشنهادی به ذینفعان و جامعه، به دنبال افزایش میزان شهرت خود برند از طریق تقویت CSR یا فعالیت های اجتماعی و عام المنفعه شرکت هستند.

8- برند موسسه غیرانتفاعی Non Profit Brand

این گونه موسسه ها با توسعه مدل های ارزش آفرین علاوه بر جمع آوری کمک و اعانه، از راه های دیگری قادر به افزایش سرمایه در جهت انجام پروژه های عام المنفعه به عنوان ماموریت اصلی خویش هستند. این نوع موسسه ها گاهی به نوعی عملیات برندینگ را برای افرایش سطح فروش خود انجام می دهند، فروشی که عواید آن بر حمایت از ماموریت اصلی سازمان استوار است.

9- برند عمل گرا یا هدف Activist Brand

با توجه به بعد ظاهری برندها اگرچه در نوع خود ارزشمند هستند، اما پرداختن بیش از حد به آن ها ممکن است سازمان ها را دچار یک نوع سطحی نگری کند و آنها را از توجه به ابعاد پنهان و زیرساخت های برندسازی دور سازد. این برند مترادف با هدف و یا چرایی انجام یک فعالیت است که ذهن مصرف کنندگان نیز به همین صورت تداعی می شوند.

10- برند مولفه یا تشکیل دهنده Ingredient Brand

برند مولفه از طریق چیزی که به ارمغان می آورد در پی افزودن ارزش به برند دیگر است. برند جزء دارای ارزش پیشنهادی خاصی است که موجب تقویت برند اصلی می شود. مصرف کننده با این نوع برند از پیش آشناست زیرا شرکت مالک این برند مولفه با انجام فرایند برندسازی، مصرف کننده نهایی را با برند خود آشنا می سازد. پس برند مولفه خود را به زنجیره تامین شرکت تولیدکننده دیکته می کند. در این زمینه در سایت aghayetablighat.com مواردی معرفی شده که می توانید به آنها مراجعه کنید.

11- برند کارفرما Employer Brand

برند کارفرما راهبرد مدیریت سرمایه انسانی، برای تمایز است. کارکرد اصلی برند کارفرما، جذابیت برای نیروهای کاری بالقوه بیرون سازمان و نگه داری استعدادهای درون سازمان است. برند کارفرما رابطه مستقیم با برند سازمان در بین مشتریان و سایر ذینفعان خود به وجود می آورد. اگر برند کارفرما از قدرت بالایی برخوردار باشد، قدرت چانه زنی داوطلب درخصوص حقوق دریافتی کاهش می یابد و تمرکز اصلی وی بر فرصت استخدام و بخشی از آن سازمان شدن است. مانند شرکت های سواچ، توییتر، نایک و مایکروسافت.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 255
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

در جهانی که مصرف کنندگان به سرعت اطلاعات مورد نظرشان را دریافت می کنند، و در کسری از ثانیه راجع به یک شرکت تصمیم می گیرند، خصوصا در سال جدید مدیریت برند، همه چیز است. اگر شرکت ها بتوانند خودشان را در انظار عموم، خوب به تصویر بکشند، اساساً بر برداشت مردم از آنها تأثیر خواهد داشت. در حقیقت، در موارد بسیاری، برند و این تصویر به اندازه ی (اگر بیشتر نه) خود محصول مهم هستند.

 

این مسئله نشان می دهد توانایی یک شرکت در تحت تأثیر قرار دادن بازار فروش، مثبت تر از کیفیت محصول و یا هر دارایی دیگری است. در ۲۰۱۶، کسب و کارهای بسیاری با شکست مواجه خواهند شد یا بسته به توانمندی برندشان، موفق خواهند شد.

1- اهمیت دیدگاه ها

مسئله ی نظر و دیدگاه مشتریان در مدیریت برند، بسیار مهم است. در حقیقت، ۸۹% از مصرف کنندگان عقیده دارند دیدگاه های برخط خدمات و محصولات، موثق و قابل اعتماد هستند. در همین راستا، ۸۰% از مصرف کنندگان اقرار کرده اند که با خواندن یک دیدگاه بد در مورد یک کالا از خریدش صرف نظر کرده اند. بنابراین، دیدگاه های بد می توانند به شرکت آسیب بزنند، و دیدگاه های مثبت می توانند به آن کمک کنند. آمارها نیز موید این موضوع هستند. ۸۵% از افرادی که با آنها مصاحبه شده بود ادعا کردند مایل اند کالایی را بخرند که دیگر مشتریان درباره اش دیدگاه خوبی را مطرح کرده باشند. این نمونه ای از قدرت بی طرفانه ی دیدگاه ها است. مشتریان از همیشه دقیق تر شده اند، و در نتیجه بازاریابی و تبلیغات تقریباً قدرت گذشته را دیگر ندارند. در سال های گذشته، تبلیغات می توانست با فنون بازاریابی به طور مؤثر، نظر یک خریدار را در مورد شرکت عوض کند.

article_image_one_635.jpg

به هر حال، در ۲۰۱۶، مصرف کنندگان بسیار آگاه تر هستند و نسبت به تبلیغات، شک و تردید بیشتری دارند. خریداران به خوبی از اهداف شرکت ها آگاه هستند. به همین دلیل به شرکت ها اعتماد نمی کنند، خصوصاً به ادعاهای ساختگی آنها در مورد محصولاتشان. با این حال، آنچه مصرف کنندگان به آن اعتماد می کنند، دیدگاه های مصرف کنندگان دیگر است. هنگامی که یک مصرف کننده، دیدگاه یا نظرش از محصول یک شرکت مثبت است، فرض بر این است که این ادعا بی طرفانه و در نتیجه صادقانه است. بنابراین، مصرف کنندگان به احتمال بسیار زیاد به مصرف کنندگان دیگر اعتماد می کنند تا یک شرکت، به همین دلیل است که دیدگاه های مصرف کننده بسیار مهم است. قدم اول این است که به مشتریانتان اهمیت بدهید، و سپس آنها را دنبال کنید تا مطمئن شوید دیدگاه های مثبتی دریافت خواهید کرد.

2- تصویر همه چیز است

برند بد، یعنی فروش ناچیز، از دست دادن مشتری و رشد ضعیف. برند مشخص می کند که تصویر شما در چشمان مشتریان و صنعتتان چگونه است. متاسفانه، ارزش حقیقی محصول و خدمت شما در زیر لایه های گمراه کننده ای از مطبوعات، رسانه ها، صحبت های شفاهی و تبلیغات-- همه ی آنچه برند منحصر به فرد شما را تشکیل می دهند، پنهان است. اگر می خواهید در ۲۰۱۶ در بازار بمانید، باید بیشتر از همیشه روی برندتان تمرکز کنید. برای پیشرفت برندتان به ابزاری مانند RepRevive، نگاهی بیندازید. این برنامه برای ساخت برند و ایجاد اعتماد مصرف کننده بسیار مفید است، چنین برنامه هایی کسب و کارها را قادر می سازند قبل از اجرای نظرسنجی در وبگاه ها بتوانند دیدگاه ها را مدیریت کنند.

RepRevive با عرضه ی آنلاین نرم افزار مدیریت اعتبار و ابزار بازخورد کسب و کار، کمک می کند تا کسب و کارها بر دیدگاه های بد غلبه کنند و به وفاداری و احترام مشتریان دست یابند. در واقع، این برنامه، به کسب و کارهای کوچک کمک می کند تا تجربه ی مشتری را بهبود بخشند. این برنامه با اجرای یک نظرسنجی، تجربیات مشتریان را برآورد می کند و سپس این بازخوردها را در جای مناسب منتشر می کند. اگر بازخوردها خوب باشد، آن را در فیسبوک پست خواهد کرد. اگر بد باشد، آن را بررسی می کند و در اختیار خود شرکت قرار می دهد. اگر این بازخوردها در حد متوسط باشد، ممکن است با مصرف کنندگان از طریق رسانه های اجتماعی ارتباط برقرار کند. اگر شما دیدگاه های خوبی دریافت کنید، کسب و کارتان بهبود خواهد یافت و به این ترتیب درآمدتان نیز بهتر می شود.

3- مصرف کنندگان به مصرف کنندگان اعتماد می کنند نه به کسب و کارها

اگر می خواهید مشتری جدید از شما خوشش بیاید، نیاز دارید او به دنبال ارزیابی مشتریان راضی قبلی برود. برای کسب و کارهای جدید، این یک سناریوی مرغ و تخم مرغ است. اگر دیدگاه های خوب بعدی از دیدگاه های خوب قبلی ناشی می شوند، پس پرسش این است چگونه می توان دیدگاه های خوب اولیه را به دست آورد؟ پاسخ این است، با ارائه ی کیفیت. اگر می خواهید مشتریانتان شما را دوست داشته باشند، هیچ جایگزینی برای کیفیت محصولات و خدمات وجود ندارد. کیفیت کمک خواهد کرد در ابتدا رتبه ی شما افزایش بیابد. مخصوصاً برای کسب و کارهای خدماتی، رتبه بندی بسیار مهم است. تفاوت یک ستاره در رتبه ی یک رستوران می تواند تا ۱۰% بر درآمد شرکت تأثیر بگذارد. نیازی نیست که کارشناس بازار باشید تا اهمیت دیدگاه های آنلاین را درک کنید، باید هر کاری که می توانید برای بهبود آنها و مثبت نگاه داشتن شان انجام دهید.

 

  1. طراحی سایت تهران
  2. طراحی سایت
  3. طراحی وب سایت
  4. طراحی سایت شرکتی
  5. طراحی سایت فروشگاهی
  6. طراحی سایت تهران
  7. طراحی سایت

طراحی وب سایت



:: بازدید از این مطلب : 572
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

از راه اندازی تا بلوغ مراحلی هستند که شرکت ها در مسیر خود طی می کنند؛ و هر فاز دارای پویایی متفاوتی است. آنها با تجسم اهداف از روز اول، با اطمینان کسب وکار و برندشان را توسعه می دهند. این رویکرد منجر به رشد شان می شود که به عنوان یک راهنما برای مشتریان، مدیریت، کارکنان و سرمایه گذاران به صورت مضاعف عمل می کند. مانند یک کارآفرین موفق، یکی از بزرگ ترین نقاط قوت شما این است که می توانید رویا ببینید و برند شما باید منعکس کننده رویاهای شما باشد.

 

و نشانگر آینده دوردست باشد. بنابراین، برندی که شما می سازید باید مسیری به سوی نقطه موفقیت داشته باشد و تصویری دقیق که شما از موفقیت ترسیم کرده اید، دارا باشد. با توسعه یک برند متمرکز بر نقطه موفقیت، شما یک برند را ایجاد کرده اید تا در آن رشد کنید، نه اینکه شما به موازات رشد نیاز به تغییر مداوم آن داشته باشید. برند عبارت است از نقطه موفقیت شما. بسیاری از برندها در همان لحظه برند هستند، نه فراتر از آن. آنها به مرور از اعتبار می افتند. بنابراین، آنها اغلب به خودشان یک نام و یک برند اختصاص می دهند که متناسب با دیگر بخش ها نیست. این مدتی کوتاه کارآیی دارد، اما همان طور که آنها رشد می کنند و با افزایش رقابت مواجه می شوند، آن دسته از عوامل مشابه کسب وکار آنها را در خود محصور می کند. مورد توجه قرارگرفتن سخت تر و سخت تر می شود، فقط به این دلیل که افزایش رقابت، تمایز را حیاتی می سازد.

بنابراین، آنها برند جدیدی را تعریف می کنند. همچنین اگر آنها بعدا نیاز به وجوه سرمایه گذاران برای توسعه سرمایه خود را داشته باشند، ابتدا باید اهداف برندشان مورد توجه سرمایه گذاران قرار گیرد. یک برند که بر محصول متمرکز شده احتمالا به اندازه کافی بزرگ یا بلند پروازانه برای این ذی نفعان نیست. عنوان کاری آنها با سرمایه در گردش شان همتراز نیست. بنابراین، آنها مجددا برند جدیدی تعریف می کنند. این روند در صورتی که آنها نیاز به ورود به بخش های جدید یا گسترش بازارشان، به منظور رویارویی با اهداف رو به رشد خود را داشته باشند، ادامه می یابد و دوباره به یک برند جدید نیاز دارند که قادر به انجام آن باشد. و هر زمان که آنها وارد فرآیند تغییر برند می شوند، متحمل هزینه و زمان شده و مجبور به آموزش و شناساندن مجدد خود به بازار می شوند.

 

article_image_one_648.jpg

اما ایجاد صحیح یک برند از همان آغاز، که نزدیک به چشم انداز شما از موفقیت باشد و خصوصیات برندتان به طریقی سازگار با نیت و هدف شما در طول پیشرفتش باشد، نشانگر آن است که شما اقدام به تصمیم گیری بهتری کرده اید و به همه کسانی که با شما در ارتباط هستند اطمینان می دهید که آنها در حال کار با یک شرکت هدفمند هستند. بنابراین، دقیقا شما چگونه این کار را انجام می دهید؟ چگونه یک برند بسازیم که گواهی برای آینده باشد؟

1- با یک فرض قدرتمند شروع کنید:

یک دلیل برای راه اندازی کسب وکار براساس آنچه که برای مصرف کنندگان مورد توجه است. ببینید که برای چه نیازی می خواهید یک راه چاره ارائه دهید. چرا شما موفق خواهید شد؟ برای این نیاز چه تدبیری اندیشیده اید؟ و چرا آن بسیار متفاوت از چیزی است که امروز افراد می توانند آن را انجام دهند؟ در مرحله بعد، نقطه موفقیت خود را تعیین کنید از لحاظ آنچه که کسب وکار شما در آینده چگونه به نظر می رسد.

2- تا چه حد بزرگ خواهد بود؟

برای پاسخ به این سوال، از خود بپرسید: نقطه بیشترین سودآوری کجاست؟ آیا شما در مقیاس خود سود آورترین یا به عنوان یک متخصص خواهید بود؟ در رده محلی، ملی یا جهانی؟ درحالی که برای بسیاری از کارآفرینان عامل وسوسه کننده این است که به بزرگی برسند که به معنای رسیدن به سودآوری است.

3- پویایی های احتمالی این بخش چیست؟

اوضاع در این فضا در طول سال های پیش رو به چه صورت می گذرد و چه تعداد کار برای انجام وجود دارد؟ بخش های شلوغ تر احتمالا به معنی رقبای بیشتر خواهد بود. نیاز است که چقدر متفاوت باشید تا در آینده ایستادگی کنید؟

4- چقدر فضا در اختیار دارید قبل از اینکه شما نیاز به تنوع بیشتری داشته باشید؟

به عبارت دیگر، آیا برای بازار شما رشد اساسی و کافی وجود دارد که به برنامه هایتان بپردازید؟چه مدت می توانید در این بخش بمانید، قبل از اینکه نیاز به گسترش در حوزه های دیگر داشته باشید؟ این باعث این تصمیم خواهد شد که برند شما باید چه اندازه مصمم یا در بخش خود تک باشد.

5- چگونه می خواهید رشد کنید؟

از طریق جریان نقدی یا از طریق سرمایه گذاری؟ این کمک خواهد کرد که شما تصمیم بگیرید که باید بیشتر از همه به چه کسانی رجوع کنید.

با این پاسخ ها، شما خواهید دانست که چرا قصد موفقیت دارید، تا چه وسعتی نیاز به رشد دارید، تا چه شدتی شما نیاز به رقابت دارید، شما برای رسیدن به آنجا با چه چیزی قصد مبارزه دارید، تا چه وسعتی نیاز به تنوع دارید و چه میزان نیاز دارید که افراد در حوزه شما یا یک کسب وکار سرمایه گذاری کنند که بر اساس خرید و فروش رشد می کند.این رمز موفقیت است. برند خود و یک طرح کسب وکار برای آن را ایجاد کنید، سپس از چالش های اولیه خارج شده و آن رویا را تعقیب کنید.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 581
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

اخبار خوش برای تولیدکنندگان نرم‌افزارهای CRM و ERP

شرکت تحقیقاتی گارتنر در گزارش اخیر با اشاره به شواهد موجود و با استناد به بررسی‌های صورت گرفته اعلام کرده است که در سال جاری و سال ۲۰۱۴، خرید و به‌کارگیری نرم‌افزارهای CRM بالاترین اولیت شرکت‌ها و سازمان‌هایی است که قصد دارند در حوزه فناوری اطلاعات هزینه بیشتری صرف کنند.

شرکت تحقیقاتی گارتنر در گزارش اخیر با اشاره به شواهد موجود و با استناد به بررسی‌های صورت گرفته اعلام کرده است که در سال جاری و سال ۲۰۱۴، خرید و به‌کارگیری نرم‌افزارهای CRM بالاترین اولیت شرکت‌ها و سازمان‌هایی است که قصد دارند در حوزه فناوری اطلاعات هزینه بیشتری صرف کنند.

CRM (مخفف Customer Relationship Management) به معنای ابزارهای مدیریت ارتباط با مشتری است و به مجموعه فرآیندها و فناوری‌هایی اطلاق می‌شود که با استفاده از آنها می‌توان خدمات بهتر، عمیق‌تر و مطلوب‌تری به مشتریان ارائه نمود.

به گزارش ایتنا از شماران سیستم به نقل از نتورک ورلد، نرم‌افزارهای ERP و نرم‌افزارهای اداری، به ترتیب جایگاه دوم و سوم این رتبه‌بندی را به خود اختصاص داده‌اند.

ERP (برنامه‌ریزی منابع سازمانی = Enterprise resource planning) به طیفی از نرم‌افزارهای مورد استفاده در بهبود عملکرد یک سازمان گفته می‌شود.

بنا به تحلیل گارتنر، امروزه سازمان‌ها بر «نگهداری از مشتری و کسب رضایت وی و نیز جذب مشتریان جدید» متمرکز شده‌اند و به همین دلیل به هزینه کردن برای خرید نرم‌افزارهای CRM علاقه بسیاری نشان می‌دهند.

همچنین اقتضائات فناوری اجتماعی و همراه نیز از دیگر عوامل تشدید این علاقه است، با این تفاوت که در ابزار همراه تغییرات اجتماعی سریع‌تر از آن چه که در شبکه‌های اجتماعی شاهد هستیم، به وقوع می‌پیوندد.

بر اساس این گزارش، در کشورهای اروپای شرقی و در منطقه آسیا و اقیانوس آرام، ERP اولویت اول برای هزینه در حوزه فناوری اطلاعات است، نه CRM.

استدلال گارتنر این است که از یک سو این مناطق با افزایش تعداد کاربران جدید روبرو هستند و از سوی دیگر ERP ارتباط تنگاتنگی با تولید - که بخش مهمی از اقتصاد این مناطق را تشکیل می‌دهد – دارد.

 

منبع : سئو موز
 

 



:: بازدید از این مطلب : 431
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 6 خرداد 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

اشتباه رایج سئو وبسایت های فارسی

در میان وبسایت ها و وبلاگ های فارسی زبان اشتباهات رایجی وجود دارد که انها این کارها را برای بهتر شدن سئو انجام میدهند اما در عمل دارند عملی برضد سئو انجام میدهند در این مقاله توضیحی در مورد چند مورد از اشتباهات رایج و بزرگ به اصطلاح سئو در وبسایت های فارسی میپردازیم.

در میان وبسایت ها و وبلاگ های فارسی زبان اشتباهات رایجی وجود دارد که انها این کارها را برای بهتر شدن سئو انجام میدهند اما در عمل دارند عملی برضد سئو انجام میدهند در این مقاله توضیحی در مورد چند مورد از اشتباهات رایج و بزرگ به اصطلاح سئو در وبسایت های فارسی میپردازیم.

اشتباه رایج در سئو

  1. ولید نشان دادن قالب
    این مورد اشتباه خیلی رایج هست همه میدانند گوگل به وبسایت های ولید علاقه ی بسیاری دارد و با دیدی بهتر به انها نگاه میکند اما هیچ کس نمیداند چرا همه فکر میکنند اگر لوگوی ولید بودن قالب را قرار دهند گوگل رفتاری مهربانانه ترین با سایت های انها خواهد داشت در صورتی که این لوگوری ولید بودن میتواند مشکلات زیادی را ایجاد کند زیرا گوگل اگر متوجه بشود که سایت شما ولید نیست ( که میشود) مشکلات زیادی برای شما ایجاد خواهد کرد چون شما را به عنوان یک سئوکار کلاه سیاه شناسایی میکند و این را گوگل اصلا دوست ندارد بعضی نیز فکر میکنند زرنگ هستند و به جای لوگو با یک افکت بسیار زیبا متن قرار میدهند Valid HTML که فرق چندانی نمیکند سعی شما باز هم همان فردی هستید که گوگل فکر میکند یک سئوکار کلاه سیاه !
     
  2. URL فارسی را گوگل شناسایی میکند پس ما ادرس را هم فارسی کنیم
    متاسفانه در جهت فارسی سازی هرچه بیشتر اینترنت ما گاها به اقداماتی دست میزنیم که نه تنها پیشرفتی در کار ما ایجاد نمیکند بلکه باعث پشرفت ما نیز میشود. بحث دامنه های فارسی هم جزو همین مشکلات میباشد که عنوان شد میخواهیم سایت های فارسی را واقعا فارسی کنیم اما در عمل سایت های قارسی دچار مشکلات شدند. هیچ مرورگری دامنه های فارسی را پشتیبانی نمیکند و استفاده از انها فقط دفع بازدید کننده میکند به جای جذب بازدید کننده.
     
  3. متفاوت بودن به هر روشی
    سئو برای همه به معنی جذب بازدید کننده میباشد که غلط نیست اما کاملا درست هم نیست اما مهم اینجاست که همه فکر میکنند با جذب بازدید کننده سئو سایت خود را افزایش داده اند و در این راستا دست به اعمالی میزنند که واقعا فقط از وبمسترهای ایرانی برمیاید یکی دو مورد از این اشتباهات را ذکر میکنم و فقط خودتان فکر کنید ببینید واقا معقول میباشد این دسته از کارها؟!

    سایت پر از جاوا اسکریپت: هر کسی وارد میشود ده ها پیغام خودش امدید وقتی میخواهید خارج شوید کجا میری دلم برات تنگ میشه نرو جون من مرگ من اینجور پیام ها که دقیقا به بازدید کننده میگوید برای نجات جونت هم شده برو که این سایت و یا وبلاگ جای تو نیست.

    موسیقی زنده: این مورد دیگه اخرشه وارد که میشی انگار وارد سالن کنسرت شدی همه نوع اهنگی پخش میشه از ایران ایران تا بریتنی اسپیرز حالا فکر کنید ۶ تا سایت اینجوری باز بشه دیگه خدا عاقبت بخیر کنه انگار ارکستر سمفونیک هرکسی داره یک سازی میزنه بدون هیچ منظقی میشه.

    این یکی دو مورد ایرادات رایج در وبلاگ های فارسی زبان بود اما در مورد وبسایت ها :

    تصاویر از ۶ جهت میپرخند: خیلی خنده دار هست وارد سایت که میشوید روی هر عکسی که MOUSE را قرار میدهید تصویر از ۶ جهت میپرخد اصلا نمیتوان عکس را نگاه کرد اخر هم بیخیالش میشید.

    افکت های عجیب غریت: خدا بگم اونی که CSS را ایجاد کرد چه کار کنه اونی که CSS3 ایجاد کرد که کلا پشت سرش کیلوباری فحش و ناسزا هست نمیدونست هستند مردمانی در مناطقی از اسیا که بلدن نیستند از همه چیز درست استفاده کنند وارد سایت هایی ایرانی که میشید واقعا پی میبرید CSS چقدر امکانات دارد چون کلا هیچ چیز دیده نمیشود فقط افکت های عجیب غریب به چشم میخورد خدا نصیب کسی نکند !
     

  4. ناخواسته سئوکار کلاه سیاه هستیم
    این شامل خیلی از ما ایرانی ها میشود اما خوشبختانه خاص ایران نیست اما در ایران بسیار رواج دارد و متاسفانه در حال گشترش هست ما همیشه ناخواسته در همه چیز که بار منفی داره بهترینیم ( واقعا ناخواسته؟ )

    رایج ترین نوع سئو کلاه سیاه در ایران استفاده از تگ میباشد خود تگ مفید هست کسی منکر این موضوع نیست اما هستند سایت هایی که همه ما میشناسیم وقتی توی گوگل سرچ میکنیم میبینم پر هست از سایت هایی که به محتوای مورد نیاز ما اصلا ربطی ندارند اما در رتبه ی اول هم قرار دارند. اینها جزو کارهای خارق العاده ایرانیان میباشد که ناخواسته و در حالی که نمیدانند چرا اما انجام میدهدند و نتیجه هم میگیریند اما بگذارید خیالتان را راحت کنم اگر شما از این دسته افراد هستید سایت شما به زودی به اعماق تاریخ خواهد پیوست زیرا گوگل زرنگ شده است و دیگر نمیگذارد شما اینگونه به نتیجه برسید.
    بیایید با هم تصمیم بگیریم محیطی بسازیم از وبسایت های فارسی که در حدی بالاتر و انگونه که حق وبسایت های فارسی زبان است قرار بگیریم

 

منبع : سئوموز


:: بازدید از این مطلب : 332
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 6 خرداد 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

آشنایی با مفهوم SEM یا بازاریابی موتورهای جستجو

اس ای ام یا Search Engine Marketing  یک گزینه ی هزینه بر برای سئو سایت است. یکی از راه های در آمد گوگل فروش گوگل ادز (Google Ads) به سایت های تازه وارد می باشد. حتما لینک های تبلیغاتی را بالا یا پایین لیست نتایج یا سرپ ها دیده اید. نتیجه ی تبلیغات گوگل بر کسی پوشیده نیست، و می دانیم که حتی زمانی که شما تبلیغات را متوقف می کنید، می بینید که سایت شما در نتایج ارگانیک (Organic) نیز بالا می آید. اما، از آنجایی که قیمت را بصورت حراجی تعیین می کنند و رقبای شما براحتی با صرف هزینه بیشتر می توانند جای شما را بگیرند، پس هم هزینه بر است و هم زیاد نمی توان روی آن حساب کرد.

اس ای ام یا Search Engine Marketing  یک گزینه ی هزینه بر برای سئو سایت است. یکی از راه های در آمد گوگل فروش گوگل ادز (Google Ads) به سایت های تازه وارد می باشد. حتما لینک های تبلیغاتی را بالا یا پایین لیست نتایج یا سرپ ها دیده اید. نتیجه ی تبلیغات گوگل بر کسی پوشیده نیست، و می دانیم که حتی زمانی که شما تبلیغات را متوقف می کنید، می بینید که سایت شما در نتایج ارگانیک (Organic) نیز بالا می آید. اما، از آنجایی که قیمت را بصورت حراجی تعیین می کنند و رقبای شما براحتی با صرف هزینه بیشتر می توانند جای شما را بگیرند، پس هم هزینه بر است و هم زیاد نمی توان روی آن حساب کرد.

از سوی دیگر، ما سایت را سئو می کنیم که هزینه و پول تبلیغات ندهیم!! اما ممکن است مدیر سایت و شرکت هاستینگ ای بخواهد که عملیات بالا آوردن سایت به صفحه اول گوگل را تسریع کند. بنابر این او تصمیم می گیرد که در کنار بهینه سازی وب سایت، از SEM نیز استفاده کند. این امر باعث می شود سایت شما در سریعترین زمان ممکن به بالا بیاید و حتی پس از توقف تبلیغات، در بالای نتایج پایدار بماند.

در غیر اینصورت، باز هم می توان در طی دوره ای طولانی تر (حدود ۶ ماه) خود را به ده سایت برتر و رقبای اصلی هاست ویندوز و لینوکس رساند و با سرویس دهی هزینه ها را جبران کرد.

تفاوت SEO و SEM
زمانی که شما سایت خود را برای گوگل بطور صحیح و قانونی بهینه سازی می کنید از امتیازهای زیادی منجمله قرار گیری سایت در صفحه اول گوگل در کلمه‌ کلیدی مورد نظر برخوردار می‌شوید.

سئو دائمی نیست و در کلمات کلیدی با Search بالا رقابت سخت تر می‌باشد و اینکه شما همیشه در صفحه‌ اول گوگل باشید هیچ تضمینی نیست.

اما SEM با خرید اعتبار از گوگل، شما براحتی در کلمه کلیدی موردنظر خود در صفحه‌ی اول گوگل قرار خواهید گرفت.

فعالیت در زمینه بازاریابی در موتورهای جستجو ، حتی میتواند قبل از شروع به طراحی سایت آغاز شود .

چگونگی طراحی ، شیوه مناسب و ایجاد منوها و دسته بندی ها و تنظیمات CSS ها و حتی نام دامنه ( Domain ) مواردی هستند که هنگام تصمیم به فعالیت در اینترنت ، باید در نظر گرفت .

کلیه عملیات شناساندن و معرفی سایت مانند SEO  ، تبلیغات در سایتهای اینترنتی ، ارسال ایمیل های تبلیغاتی و شیوه مدیریت آن ، حضور و تبلیغات درشبکه های اجتماعی ، مدیریت حرفه ای محتوای سایت ، معرفی در نمایشگاه های واقعی و مجازی و … SEM نامیده میشود . پس همانطور که مشخص است سئو نیز بخشی از آن است که به معرفی سایت کمک میکند .

هنر بازاریابی موتورهای جستجو ، هنریست که میتواند سایت شما را به ماشین تبدیل اسکناس تبدیل کند . طراحی سایت ، SEM  و  SEO را جدی بگیرید و همواره در کنار همکاران و مشاوران خود ، از وجود یک فرد متخصص نیز در این زمینه کمک بگیرید .

برخی از رفتارهایی که در این علم انجام میپذیرد میتواند اینها باشد :

  • مشاوره در انتخاب نام سایت و طراحی آن
  • انتخاب کلمات کلیدی
  • بررسی وضعیت فعلی سایت و رقبای آن
  • اصلاح ساختار سایت
  • تنظیم متاها و عناوین سایت
  • بهینه سازی سایر پارامترهای سایت
  • معرفی سایت به موتورهای جستجوگر
  • حضور در شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک و توییتر و …
  • تبلیغات در شبکه های اجتماعی
  • افزایش محبوبیت و پیوندهای سایت و مدیریت این پروسه
  • بررسی بک لینک ها و مدیریت آنها
  • تعامل با سایتهای مرتبط و مدیران آن ها
  • تبلیغات در اینترنت ، ارسال ایمیل ( ایمیل مارکتینگ )
  • تحلیل آمار سایت
  • حفظ روند رو به رشد آمار سایت
  • بالا بردن رتبه ها (کنترل رتبه ها و اعمال تغییرات مورد نیاز)
  • انتخاب موتورهای جستجوگر برای سرمایه گذاری بر آنها
  • بهینه سازی اخبار و Press Release
  1. طراحی سایت
  2. سئو سایت
  3. طراحی وب سایت
  4. طراحی سایت شرکتی
  5. طراحی سایت فروشگاهی
  6. طراحی سایت تهران
  7. طراحی سایت
  8. سئو سایت
  9. طراحی وب سایت
  10. طراحی سایت شرکتی
  11. طراحی سایت فروشگاهی
  12. طراحی سایت تهران
  13. طراحی سایت
  14. سئو سایت
  15. طراحی وب سایت

 



:: بازدید از این مطلب : 245
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 6 خرداد 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

Eve ابزاری برای کدنویسی بدون داشتن دانش برنامه نویسی

در دو سال اخیر، تلاش های زیادی برای تمرکز بر روی آموزش برنامه نویسی به همه ی افراد در کشورهای آمریکایی و اروپایی مثل ایالات متحده، انگلستان، استونی و ... انجام شده است اما Eve که هفته ی گذشته منتشر شد، روش جدیدی را برای رسیدن به این هدف در پیش گرفته است.

در دو سال اخیر، تلاش های زیادی برای تمرکز بر روی آموزش برنامه نویسی به همه ی افراد در کشورهای آمریکایی و اروپایی مثل ایالات متحده، انگلستان، استونی و ... انجام شده است اما Eve که هفته ی گذشته منتشر شد، روش جدیدی را برای رسیدن به این هدف در پیش گرفته است. علاوه بر ترغیب همه به یادگیری برنامه نویسی، این ابزار به دنبال تغییر در روش های معمول برنامه نویسی و پیدا کردن راه بهتری برای تعامل انسان ها با کامپیوتر است. به طور خلاصه، هدف این ابزار، آسان تر کردن و در دسترس قرار دادن دانش برنامه نویسی برای همگان است. Chris Granger یکی از بنیان گذاران این پروژه در پستی در وبلاگ اش درباره ی Eve می گوید: "سال ها است که برنامه نویسی با مفهوم ایجاد برنامه ها گره خورده است اما در واقع آنچه افراد تلاش می کنند تا انجام دهند این است که کامپیوتر ها را وادار کنند که به جای آنها فکر کرده و نتیجه را در اختیار انسان ها بگذارند."

  • سایت رسمی این پروژه، ورژن 0 این ابزار را نقطه ی شروعی برای این هدف می داند و درباره ی آن این طور توضیح می دهد:

"در نگاه اول Eve محیطی شبیه به اکسل دارد که با در اختیار گذاشتن امکان جا به جایی ردیف ها و ستون ها می توانید به سادگی برنامه ای بنویسید اما اگر عمیق تر به آن نگاه کنید، Eve یک دیتابیس قدرتمند، یک زبان منطق زمانی و در نهایت یک IDE یا "محیط یکپارچه ی توسعه ی نرم افزار" انعطاف پذیر است که با داشتن این ویژگی ها این امکان را به شما می دهد تا هر چیزی که در نظر دارید، از یک وب سایت ساده گرفته تا یک الگوریتم پیچیده ی اپ موبایل را با استفاده از آن بسازید."

تصور کنید که به جای تایپ کردن در یک ویرایشگر متن، با کشیدن و رها کردن عناصر، برنامه ای می نویسید و قادر هستید تا آنچه را که می خواهید، دقیقاً برای یک کامپیوتر توصیف کنید به جای اینکه مجبور باشید تا منظورتان را ابتدا به یک زبان واسطه ترجمه کنید.

Granger در وبلاگش اذعان می کند که "Version 0" مسلماً از نسخه ی منتشر شده، فاصله دارد اما پروژه در حال حاضر به اندازه ی کافی تکامل یافته است که بتواند ماموریت و هدف Eve را به انجام برساند و به توسعه دهندگان و سایر علاقمندان فارغ از این که دانش کدنویسی دارند یا نه، اجازه می دهد تا کار کردن با آن را تجربه کنند.

از بعضی جهات، Eve شبیه به IFTTT عمل می کند و در مسیر آن گام بر می دارد. IFTTT که با عنوان "If This Then That" نیز شناخته می شود، اجازه می دهد تا کاربران از آن برای  برقراری ارتباط میان سرویس های مختلف بهره ببرند یعنی کاری که توسعه دهندگان انجام می دادند. اکنون هر کسی با استفاده از رابط کاربری گرافیکی و ساده ی IFTTT می تواند این کار را انجام دهد، البته این قابلیت برای سرویس هایی است که IFTTT را پشتیبانی می کنند.

Eve این امکان را به افراد می دهد تا ویژگی ها و خدماتی که نیاز دارند ایجاد کنند، همان طور که شعار این پروژه این است که جهانی بسازد که در آن برنامه نویسان بر روی حل مشکلات بزرگ تر تمرکز کنند. به نظر می رسد که این ابزار، پروژه ای از تیم پشتیبان Light Table است، محیط یکپارچه ی توسعه ای که هدفش کوتاه کردن چرخه ی بازخورد میان انسان و ماشین ها است. این گروه خبر از انتشار Eve دادند، ابزاری که چند قدم فراتر رفته است. ابزاری که یک پایگاه داده‌ی Relational، یک زبان برنامه نویسی جدید، یک IDE و یک ویرایشگر رابط کاربری را یکجا جمع کرده است.

Eve سال گذشته مبلغ  2.3 میلیون دلار به عنوان منابع مالی از سرمایه گذاران بزرگ دریافت کرده است که به نظر می رسد برای توسعه ی این پروژه مناسب باشد. این تیم، پروسه ی طراحی Eve را این طور تشریح می کند:

"ما روشی آکادمیک را انتخاب کردیم و کار طراحی Eve را از ابتدا آغاز کردیم. منابعی که برای انجام کار استفاده کردیم بسیار گسترده هستند و موارد مختلفی را شامل می شوند. از طراحی زبان و بهینه سازی گرفته تا هندسه ی High-dimensional و علوم شناختی."

شروع از صفر و پیشرفت: کار با این زبان بسیار ساده است و اپلیکیشن های ساخته شده با استفاده از این زبان از طریق لینکی به اشتراک گذاشته می شوند. اما در نهایت این ابزار به عنوان یک ابزار مبتدی باقی نخواهد ماند. کدنویسان حرفه ای نیز با اضافه کردن JavaScript می توانند قابلیت های Eve را گسترش دهند.

نسخه ی 0 این ابزار شامل یک پایگاه داده، Compiler، Query runtime، ویرایشگر دیتا و ویرایشگر Query است. به عبارت دیگر ضمیمه کردن یک پایگاه داده به IDE ضروری است. این ورژن به عنوان نسخه ی ابتدایی، بیشتر برای تجربه کردن آن ساخته شده تا ایجاد پروژه های بزرگ اما در آینده و به مرور زمان این رویه تغییر خواهد کرد.در آینده ای نه چندان دور نیز برنامه ریزی هایی برای طراحی API وجود خواهد داشت که پروژه های Eve  را با همه چیز، از توییتر تا سرویس های آمازون پیوند خواهد داد (جهت آشنایی بیشت با مفهوم API به مقاله ی API چیست و آیا به کار ما می آید؟ مراجعه نمایید.)

Granger می گوید: "گرچه پتانسیل های این پروژه بسیار جالب توجه است اما هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد. این ابزار هنوز در مراحل اولیه ی رشد و توسعه قرار دارد و کمبود ها و نواقصی بیشتر از چند باگ ساده دارد اما به جایگاهی دست پیدا کرده است که می توانیم چشم انداز پیش رویمان را از آنجا به تصویر بکشیم."

Eve Aims To Change The Way Programming Works

 

منبع : سکان آکادمی
 


:: بازدید از این مطلب : 605
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 6 خرداد 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر

 

معرفی زبان برنامه نویسی کریستال

زبان برنامه نویسی Crystal یک زبان برنامه نویسی جدید است که نحوه نگارش آن تا حد بسیار زیادی از زبان برنامه نویسی Ruby الهام گرفته شده است. این زبان برنامه نویسی در حال حاضر در نسخه آلفا خود به سر می‌برد و توسعه دهندگان آن در تلاش برای توسعه هرچه بیشتر آن هستند.

زبان برنامه نویسی Crystal یک زبان برنامه نویسی جدید است که نحوه نگارش آن تا حد بسیار زیادی از زبان برنامه نویسی Ruby الهام گرفته شده است. این زبان برنامه نویسی در حال حاضر در نسخه آلفا خود به سر می‌برد و توسعه دهندگان آن در تلاش برای توسعه هرچه بیشتر آن هستند.

یکی از چیزهایی که مد نظر توسعه دهندگان زبان برنامه نویسی کریستال بوده است، تمرکز روی راندمان توسعه دهنده، امنیت برنامه و افزایش سرعت است. این زبان کاملاً OOP یا شیئ گرا است و کدهایی که توسعه دهندگان با استفاده از زبان برنامه نویسی Crystal می‌نویسند به زبان ماشین (همان صفر و یک) تبدیل شده و با توجه به اینکه بسیاری از کارها در زمان کامپایل شدن صورت می‌گیرد (به طور کلی منظور از کامپایل شدن، تبدیل کدها به زبان قابل فهم توسط سیستم است)، سرعت برنامه‌های نوشته شده با این زبان بالا خواهد بود و همین سرعت بالا، زبان برنامه نویسی کریستال را به گزینه خوبی برای برنامه نویسی مبدل می سازد.

نمونه کد Hello World در زبان برنامه نویسی کریستال:

puts "Hello world!"

این زبان به هیچ وجه روی یک VM یا «ماشین مجازی» اجرا نمی‌شود بلکه اصطلاحاً از چیزی تحت عنوان LLVM برای اجرای آن استفاده می گردد. علاوه بر این، امکانی نیز در این زبان برنامه نویسی برای توسعه دهندگان فراهم شده تا بتوانند اسکریپت های نوشته شده با زبان C را نیز با این زبان ادغام کنند و شاید یکی از دلایلی که چنین قابلیتی در زبان کریستال فراهم شده، سرعت بالای زبان برنامه نویسی سی در اجرای کدها است.

در حال حاضر، اطلاعات خیلی زیادی از این زبان در دست نیست و می بایست منتظر بمانیم و ببینیم که این زبان چند درصد از سهم بازار را می‌تواند به خود اختصاص دهد و آیا همان‌طور که زبان برنامه نویس سوئیفت توانست در کمتر از یک سال به عنوان یکی از محبوب‌ترین زبان‌های برنامه نویسی دنبا مبدل گردد، آیا چنین پتانسیلی برای زبان کریستال هم وجود خواهد داشت یا خیر.

 

  1. طراحی سایت فروشگاهی
  2. طراحی سایت تهران
  3. طراحی سایت
  4. سئو سایت
  5. طراحی وب سایت
  6. طراحی سایت شرکتی
  7. طراحی سایت فروشگاهی
  8. طراحی وب سایت
  9. طراحی سایت شرکتی
  10. طراحی سایت فروشگاهی
  11. طراحی سایت تهران
  12. طراحی سایت
  13. سئو سایت
  14. طراحی وب سایت

 



:: بازدید از این مطلب : 359
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 6 خرداد 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جعفر
تاریخ انتشار : سه شنبه 23 ارديبهشت 1399 | نظرات ()